یکی از دیدگاههای رایج اشتباه بین وکلا این است که باید سعی کنند تمام موکلها را به هر قیمت ممکن نگهدارند. همین دیدگاه اشتباه باعث میشود بسیاری از فرصتهای خوب را از دست بدهند و آنقدر پرمشغله باشند که نتوانند برای پیشرفت فعالیت حقوقی مؤثر خود وقت بگذارند.
دیدگاه درست این است که به تمام موکلها نباید خدمات یکسان و مشابهی ارائه کنید. باید موکلها را به چندین بخش تقسیم کنید.
1- موکلهای بدحساب
عده کمی از موکلها بسیار بدقول هستند. شاید در پرداختها مرتباً بدقولی میکنند یا چکشان مرتب برگشت میخورد. این افراد وقت و انرژی زیادی از شما و دفتر شما تلف میکنند. عاقلانهترین کار این است که این نوع موکلها را کنار بگذارید و با آنها همکاری نکنید! شاید این کار خیلی ترسناک به نظر برسد ولی با انجام این کار میتوانید وقت بیشتری را آزاد کنید که این وقت میتواند برای موکلها خیلی بهتر اختصاص داده شود.
البته قبل از کنار گذاشتن این موکلها، میتوانید قوانین مشخصی برای تسویهحساب وضع کنید و به موکل اعلام کنید. درصورتیکه باز بدقولی انجام شد، آنها را کنار بگذارید.
2- موکلهای شکاک
این موکلها به شما و خدماتتان بدبین هستند. مدام میپرسند از کجا بدانم شما دلسوزانه پرونده من را پیگیری میکنید. به زبان بیزبانی دارند میگویند آیا اگر درستکار نکردید میتوانم قرارداد را فسخ کنم؟ روی کوچکترین موارد حساسیت نشان میدهند؛ مثلاً اگر بگویید: «امیدوارم تا آخر هفته رأی صادر شود.» بلافاصله شک میکنند که چرا گفتید «امیدوارم». این موکلها معمولاً قبل از کوچکترین اقدامی از سوی شما آنقدر سؤال میپرسند و همه جوانب را در نظر میگیرند که شما و وکلای همکارتان را خسته میکنند. درنهایت پس از قرارداد بلافاصله با فهرستی طولانی از مشکلات و دغدغهها با شما تماس میگیرند و منتظرند تا مثلاً بگویید: «زمانم من بینهایت به شما اختصاص ندارد.» اگر چنین چیزی بگویید به هم میریزند و واکنش تند نشان میدهند.
بهتر است این گروه موکلهای را هم از دریافت خدمات از شما منصرف کنید. اگر میپرسند: «شما تضمین میدهید که پرونده به نتیجه برسد؟» به آنها بگویید: «خیر. چون من فقط باید درست و بر اساس علم حقوق دفاع کنم و تصمیم نهایی را آقای قاضی میگیرد لذا هیچ تضمینی نمیتوانیم بدهیم. اگر تضمین میخواهید بهتر است با وکلایی که تضمین میدهند و در دیوار خیابان شمارههایشان وجود دارد کار را انجام بدهید!»
3- موکلهای پرتوقع
موکلهای پرتوقع احساس میکنند چون میخواهند با شما قرارداد ببندند، باید کارهایی که بر عهده خودشان است را هم شما انجام بدهید؛ مثلاً ترجیح میدهند مرحله مذاکره و راضی کردن شهود را هم شما انجام دهید. وقتی به آنها بگویید که تمام این موارد به عهد شماست، با لحنی طلبکارانه پاسخ میدهند: «شما باید بهعنوان وکیل تمام عملیات حقوقی را انجام دهید.» البته مشکلی ندارد که سعی کنیم که به موکل توضیح بدهیم؛ ولی شاید بعد از دریافت توضیحات بگویند: «والا من سر درنمیآورم خودتان بیایید این کار را انجام دهید. زبان شمارا بهتر میفهمند…» قابلدرک است که این افراد تمامکار را میخواهند بر گردن وکیل بی اندازند و نگاهشان این است که وکیل گرفتهام تا این کارها را خودم انجام ندهم.
موکلهای پرتوقع قرارداد میبندند و از شما میخواهند بروید به محل کارشان قرارداد و اسناد را امضا کنید تا از قراردادشان راضی باشند. پس قبل از قرارداد دقت کنید هیچ قولی ندهید که جزو تعهدات شما نیست. سعی کنید توضیح بدهید از شما چقدر میتوانند توقع داشته باشند. اگر مدام اعتراض میکنند و میگویند وظیفه شما است که هر مشکلی داشتم را حل کنید، بهتر است به آن موکل پرتوقع قرارداد نبندید یا اگر بستید فسخش کنید.
این موکلها باعث ناراحتی شما، منشی یا تیمتان میشوند، در این شرایط شاید لازم باشد با این موکلها قاطعانه برخورد کنید و در کمال احترام و قاطعیت توضیح دهید تا چه حد میتوانید خدمات و کمک ارائه دهید. اگر موکل توقع بیش از این دارد به آن موکل خدماتی ارائه ندهید.
به فکر روحیه تیم حقوقی خود باشید
با حذف موکلهای مزاحم و پردردسر، میتوانید روحیه تیم را بهتر کنید و وقت خود را آزاد کنید تا بر موکلها بهتر و ارزشمندتر متمرکز شوید؛ بنابراین با تیم حقوقیتان جلسهای برگزار کنید و سرفصلی با عنوان «تعیین کیفیت موکل» تعریف کنید و حداقل 5 پارامتر تعریف کنید که موکلها باکیفیت از دید دفتر شما چه کسانی هستند. شاید یک پارامتر این موضوع باشد که خوشحساب باشند و در مدت معینی پرداختها را انجام دهند، یک پارامتر دیگر این باشد که خوشبین باشند. موکلهای که از کوچکترین موارد شکایت میکنند احتمالاً موکلها خوبی نیستند.
پارامترهایی تعریف کنید که هر فرد و هر کارمندی در تیم حقوقی بتواند از روی آن پارامترها بهسادگی تشخیص دهد که آیا این موکل باکیفیت است یا خیر؟ حتی میتوانید به موکلها امتیاز دهید بعد از مدتی، موکلهای که امتیاز خیلی بالایی کسب کردهاند را جدا کنید و برای آن موکلها خدمات ویژهتری قائل شوید و موکلهای که کمترین امتیاز را آوردهاند از لیست حذف کنید.
با این تغییر ساده میتوانید فروش و موفقیت خودتان را خیلی بیشتر کنید و ناراحتیها و نگرانیهای محل کار را کاهش دهید؛ بنابراین هر موکل باارزش نیست، سعی کنید دنبال موکلها باکیفیت باشید تا وکیل حرفهای و موفقی باشید.
- نویسنده : رضا ایازی
- منبع : وکیل بهتر